English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (742 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
high water U حداکثر ارتفاع اب مد دریا
absolute height U ارتفاع نسبت به سطح دریا
cruising altitude U ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
prudent limit of endurance U حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت
power U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powering U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
CD quality U چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
powers U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powered U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
doubled up U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
double U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
doubled U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
addressing U بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
fixes U فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
fix U فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
nunc pro tunc U حکم یا سند جدید الصدور که نسبت به گذشته تاثیر داشته باشد
oblique weir U در تصویر افقی سرریزی استکه تاج ان نسبت به جریان اب مایل باشد
large scale computer U که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
record U برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
variable U ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
variables U ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
encapsulated U دستور Post Script که یک تصویر یا صفحه را در یک فایل شرح میدهد که میتواند در یک برنامه گرافیکی یا DTP قرار داشته باشد
control column U فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
java U مجموعهای از توابع استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد از دورن برنامه java به پایگاه داده دستیابی داشته باشد
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
cartridge U کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
cartridges U کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
continental shelf U مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
descentheight U ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
One day I want to have a horse of my very own. U روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
pressure altitude U ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
inflight reliability U تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
sorties U پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sortie U پرواز یک هواپیما یایک پرواز
optimum height U حداکثر ارتفاع
closed height U حداکثر ارتفاع لیفتراک
high tide U حداکثر مد دریا
high tides U حداکثر مد دریا
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
low tide U حداکثر جذر دریا
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
flypasts U پرواز در ارتفاع کم
flypast U پرواز در ارتفاع کم
flybys U پرواز در ارتفاع کم
cruising altitude U ارتفاع پرواز
flyby U پرواز در ارتفاع کم
vertex height U قله مسیرگلوله حداکثر ارتفاع منحنی
surges U حرکات افقی اب دریا
surged U حرکات افقی اب دریا
surge U حرکات افقی اب دریا
transition level U سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
hoverting U حفظ ارتفاع پرواز
flight level U سطح ارتفاع پرواز
mean high water neaps U متوسط ارتفاع اب دریا
altitude datum U ارتفاع از سطح دریا
altitude U ارتفاع از سطح دریا
altitudes U ارتفاع از سطح دریا
hovering ceiling U حداکثر سقف پرواز ثابت درنزدیک زمین
on the deck U پرواز در حداقل ارتفاع مجاز
decision height U حداکثر ارتفاع مسیر فرودهواپیمای بی خلبان از سطح زمین
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
mean low water neaps U ارتفاع متوسط پس رفت اب دریا
neap U حداقل ارتفاع اب یاجذر و مد دریا
half tide level U ارتفاع متوسط کشند اب دریا
isopleth U نقاط هم ارتفاع موج دریا
mean higher high water U ارتفاع متوسط پیشرفت اب دریا
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا
lateralrelationship U نسبت در خط افقی از پهلو
density attitude U ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا
debt limit U حداکثر مبلغی که یک واحددولتی میتواند مدیون گردد وبیش از ان مجاز نیست
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
ultimate bearing capacity U حداکثر فشار متحمل پی
maximum sound pressure U فشار صوت حداکثر
ramp weight U حداکثر وزن ممکن هواپیما
altitudes U ارتفاع هواپیما
altitude U ارتفاع هواپیما
ultimate compressive strength U حداکثر مقاومت دربرابر فشار
crabs U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crab U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
pressure head U ارتفاع فشار
barometric altitude U ارتفاع بارومتری هواپیما
stato scope U ارتفاع سنج هواپیما
ODI U واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
flip-flopping U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
worksheet U ی داشته باشد
keep your peck up U دل داشته باشد
hydroxide U داشته باشد
bump U حالتی در پرواز که هنگام افزایش ناگهانی سرعت افقی باد بوجود می اید
time of flight U زمان پرواز هواپیما
departure air field U فرودگاه پرواز هواپیما
aero U مربوط به پرواز یا هواپیما
calibrated altitude U ارتفاع تنظیم شده هواپیما
absolute altimeter U دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
altitude circle U صفحه ارتفاع سنج هواپیما
negative altitude U ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
if any U اگر داشته باشد
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
prudent limit of patrol U حداکثر زمان گشت مطمئن هواپیما از نظر سوخت
liners U باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
liner U باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
mach trim compensator U دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
flyovers U پرواز یک یا چند هواپیما درارتفاع کم
flyover U پرواز یک یا چند هواپیما درارتفاع کم
take off U برداشتن پرواز کردن هواپیما
launch time U زمان پرواز هوایی هواپیما
post flight U بعد از خاتمه پرواز هواپیما
What time does the plane take off? U چه وقت هواپیما پرواز می کند؟
ceiling U ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
ceilings U ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
ineffectively U بی انکه اثری داشته باشد
the u kingdom U کشوری که پادشاه داشته باشد
the u states U کشوری که پادشاه داشته باشد
irrelatively U بی انکه وابستگی داشته باشد
frothily U بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
hypsographic map U نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
service ceiling U سقف پرواز معمولی یا جنگی هواپیما
mission ready U اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
approached U پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
instrument flight U پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
flight manifest U بارنامه پرواز یا لیست مسافرین هواپیما
approach U پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
approaches U پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
vertical pressure gradient U تغییر فشار اتمسفری در واحدتغییر ارتفاع
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
fewest U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
few U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewer U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
design maximum weight U حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
pickup field U زمین باز بدون مانعی که هواپیما میتواند در ان فروداید
irrelevantly U بدون اینکه وابستگی داشته باشد
numbly U بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد
roundelay U تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد
carbuncles U لعلی که تراش محدب داشته باشد
carbuncle U لعلی که تراش محدب داشته باشد
for no p reason U بی انکه دلیل خاصی داشته باشد
unauthorized U آنچه باید مجوز داشته باشد
off the point U بدون اینکه وابستگی داشته باشد
incomparably U بدون اینکه نظر داشته باشد
aircraft alternation U اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
to board a flight U سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی]
air start U استارت زدن موتور در حال پرواز هواپیما
ice point U دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
hypsometry U پیمایش ارتفاعهای روی زمین نسبت به تراز دریا
inefficaciously U ناسودمندانه بی انکه سودیا فایدهای داشته باشد
on occasion U لدی الاقتضا هر وقت موقعیت داشته باشد
titular charge daffaires U کاردارسفارتخانه در حالی که اختیارات خاص داشته باشد
reefer U خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
pointlessly U بی انکه معنی ویژه یا لطفی داشته باشد
reefers U خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
nutritively U چنانکه قوت دهدیا غذائیت داشته باشد
corporate town U شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
corporator U گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد
nutritiously U چنانکه قوت دهد یا غذائیت داشته باشد
four by four U خودرو چهارچرخی که هرچهارچرخ ان نیرو داشته باشد
four in hand U گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
large ship U کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد
gazebo U عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
field U تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
fields U تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
fielded U تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
gates U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
aircraft turn around U اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
nose down U خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
exmeridian altitude U ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
stick U یک گروه چترباز که از یک دریا یک قسمت هواپیما به بیرون می پرند
engine pressure ratio U نسبت فشار موتور
rigging position U وضعیت هواپیما که دران محورعرضی و یک محورطولی اختیاری در یک صفحه افقی قرار دارند
borough U شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
boroughs U شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
pay d. U خاک زرداریاسیم دارکه شستن ان صرف داشته باشد
lugger U زورق بادبانی که یک یا چندبادبان چهار گوش داشته باشد
toneme U لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
lagan U کالایی که درته دریابا گویهای نگاه داشته باشد
set in <idiom> U تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
What effect do you think the changes will have on you? U فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com